مهريه بايد چيزي باشد كه در بين مسلمانان ماليت داشته باشد، مثلاً شراب را نميتوان مهريه قرار داد، زيرا در بين مسلمانان ماليت ندارد، بنابراين مهريه ميتواند پول نقد، سكه و طلا، اموال منقول و غير منقول و حتي انجام كار خاصي بر ذمه شوهر باشد، مثلاً اينكه شوهر به عنوان مهريه متعهد شود كه …
چرا از وكيل مهريه دراراك موسسه حقوقي دادكوشا استفاده كنيم؟ https://online-mag.ir/2021/09/چرا-از-وكيل-مهريه-دراراك-موسسه-حقوقي-دا/ مجله آنلاين Sat, 25 Sep 2021 22:11:24 0000 مجله جامعه https://online-mag.ir/?p=13176 مهريه بايد چيزي باشد كه در بين مسلمانان ماليت داشته باشد، مثلاً شراب را نميتوان مهريه قرار داد، زيرا در بين مسلمانان ماليت ندارد، بنابراين مهريه ميتواند پول نقد، سكه و طلا، اموال منقول و غير منقول و حتي انجام كار خاصي بر ذمه شوهر باشد، مثلاً اينكه شوهر به عنوان مهريه متعهد شود كه …
مهريه بايد چيزي باشد كه در بين مسلمانان ماليت داشته باشد، مثلاً شراب را نميتوان مهريه قرار داد، زيرا در بين مسلمانان ماليت ندارد، بنابراين مهريه ميتواند پول نقد، سكه و طلا، اموال منقول و غير منقول و حتي انجام كار خاصي بر ذمه شوهر باشد، مثلاً اينكه شوهر به عنوان مهريه متعهد شود كه سوره ياسين را به همسرش بياموزد. مهريه بايد كاملاً مشخص و معين باشد و مبهم نباشد مثلاً اينكه زوج بگويد يكي از خانههايم يا زمينهايم يا سه دانگ از خانهاي كه در آينده ميخرم را به عنوان مهريه به زوجه ميدهم صحيح نيست. مهريه بعد از نكاح و ثبت در سند ازدواج به عنوان دين و بدهي بر ذمه زوج قرار ميگيرد.
مهريه در سند رسمي ازدواج ثبت ميشود كه از مزاياي اين عمل ميتوان اين مورد را ذكر كرد كه اين سند، يك سند لازم الجرا است. از ويژگيهاي سند لازم الاجرا، اين است كه ميتوان از طريق دفتر خانه تنظيم سند ازدواج و گرفتن اجراييه و مراجعه به اداره اجراي اسناد رسمي ثبت آن را به اجرا بگذارد. حتماً نيازي نيست كه از طريق دادگاه اقدام شود. بنابراين ويژگي بارز اسناد لازم الاجرا از جمله سند ازدواج، اين است كه هم از طريق اداره ثبت و بدون مراجعه به دادگاه قابل وصول هستند و هم از طريق مراجعه به دادگاه حقوقي.
براي اقدام از طريق دادگاه حقوقي خانواده زن ميتواند در صورت تمايل با مراجعه به وكيل مهريه در اراك و دريافت مشاوره حقوقي خواسته خود را (ميزان مهريه) در برگههاي مخصوص دادخواست نوشته و مهريه خود را از طريق دادگاه محل سكونت همسر و محل سكونت خود درخواست كند كه بعد از طرح دعوا دادگاه زوج را به پرداخت مهريه ملزم ميكند. مهريه ممكن است به دو صورت عندالمطالبه و عندالاستطاعه باشد. در صورتي كه مهريه عندالمطالبه باشد، زن هر زمان كه تمايل داشته باشد ميتواند مهريه خود را از زوج مطالبه كند و اين مطالبه ربطي به دارا يا ندارا بودن زوج ندارد. اما در صورتي كه مهريه عندالاستطاعه باشد، دريافت مهريه مشروط به دارا بود زوج است. يعني اگر زوج توانايي پرداخت مهريه را نداشته باشد زن نميتواند آن را از او مطالبه كند و هر زمان كه مرد قادر به پرداخت باشد زن ميتواند مهريه خود را از همسرش مطالبه كند.
مهريه بيش از 110 سكه
با توجه به قانون محكوميت مالي 1377 امكان بازداشت زوج براي هر ميزان مهريه مانند ديگر محكومان مالي فراهم بود اما با صدور رأي وحدت رويه مبني بر امكان طرح ادعاي اعسار، فراهم شده، به اين معنا به صرف ادعاي زوج تا زمان نتيجه حكم اعسار بازداشت نميشود و در نهايت اگر حكم براي اعسار زوج داده ميشد مهريه به صورت اقساط پرداخت ميشود و در صورت عدم مهريه بالاي 110 سكه فراهم است. البته به طور كلي اكنون رويه دادگاهها به صرف ادعاي زوج نسبت به اعسار در صورتي كه خلاف آن ثابت شود حكم به مهريه اقساطي داده ميشود.
مهريه در عقد موقت و دائم
مهريه در عقد موقت و دائم به لحاظ كيفيت و كميت تفاوت ندارد. اما به لحاظ تأثير در شكل گيري عقد، تفاوتهايي دارند. تعيين مهريه در عقد موقت از جمله شرايط صحت عقد است يعني اگر در عقد موقت مهريه تعيين نشود، عقد صحيح نيست. اما در عقد دائم تعيين مهريه به هنگام عقد ضروري نيست و عدم تعيين، خللي به صحت عقد وارد نميكند. پس اگر زني را به عقد خود درآورد و هيچ مهري براي اون تعيين نكند عقد صحيح است. در اين موارد براي براي زن مهرالمثل تعيين ميشود (مهرالمثل يعني اينكه معادل مهريه زنان مشابه به او در همان شرايط براي او مهريه تعيين ميشود.) البته اگر در نكاح دائم طلاق قبل از نزديكي واقع شود و براي زوجه مهريه تعيين نشده باشد، به او مهرالمتعه تعلق ميگيرد. (مهرالمتعه يعني مهريه براساس وضعيت مالي شوهر تعيين ميشود)
ويژگيهاي مهريه
يكي از ويژگيهاي مهم وكيل مهريه در اراك اين است كه از ديون ممتاز به شمار ميآيد. يعني وكيل خوب مهريه را قبل از هر بدهي ميتوان از بدهكار (زوج) دريافت كرد. اين امر به دليل حساسيت كانون خانواده و رابطه بين زجين است و از طرفي حمايت ويژه قانون از زن باعث اين امتياز شده است. دين ممتاز بودن مهريه حتي در زماني كه مرد فوت كند نيز باعث ميشود كه بر هر طلب ديگري مقدم باشد.
از ديگر ويژگيهاي مهريه اين است كه امكان بذل يا بخشش آن به صورت جزئي يا كلي وجود دارد كه اين امر از هر طريق و روشي كه قابل اثبات و مستند باشد ميتواند رخ دهد.
وكيل مهريه در اراك
يكي از ويژگيهاي مهريه اين است كه به حكم قانون زن ميتواند تا قبل از اينكه مهريه خود را دريافت كند ميتواند تمكين خاص نكند. البته اگر زوجه به اختيار خود قبل از دريافت مهريه تمكين كند حق حبس او ساقط است. نكته قابل ذكر اين است كه زماني كه زوجه از حق حبس خود استفاده ميكند، با وجود عدم تمكين خاص مستحق نفقه خواهد بود.
انواع مهريه:
قبل از وارد شدن به بحث شرايط گرفتن مهريه حرف نظر از اينكه نكاح از نوع دائم باشد يا موقت پرداختن به موضوع از انواع مهريه از جنبههاي مختلف براي اشنايي بيشتر مفيد به نظر ميرسد مهريه را از اين جهت كه صدور حكم به پرداخت مهريه در حق زوجه موكول به توانايي و تمكن مال زوج ميباشد به دو نوع عند المطالبه و عندالاستطاعه تقسيم ميكنند و از حيث ديگر مهريه به انواع مهرالمسمي، مهرالمثل و مهر المتعه تقسيم ميشود.كه در ادامه هر يك را در حدود قانون تعريف و توضيح داده خواهد شد.
عندالمطالبه: صفتي از مهريه است كه در صورت درجان در سند نكاح به اين دليل كه با جاري شدن صيغهٔ نكاح بين زوجين مهريه تعيين شده به مالكيت زن در آمده و زوجه هر زمان پس از ان ميتواند پرداخت ان توسط مرد را درخواست نمايد. ماده 1082 قانون مدني مقرر ميدارد: به مجرد عقد زن مالك مهر ميشود و ميتواند هر نوع تصرفي كه بخواهد در ان بنمايد و در صورت عدم پرداخت از دادگاه الزام وي به پرداخت مهريه را بنمايد بدون اينكه لازم باشد توانايي و تمكن مالي زوج براي صدور حكم به پرداختمورد بررسي قرار گيرد. در اين نوع مهريه ميتوان درخواست ممنوع الخروجي زوج را نمود و هم پس از قطعي شدن حكم و عدم اجرايان توسط زوجاز درخواست جلب وي را نمود.
عندالاستطاعه: صفتي از مهريه است كه بررسي صدور حكم به پرداخت ان در حق زوجه توانايي و استطاعت مالي زوج توسط دادگاه مورد بررسي قرار ميگيرد و زوجه بايد توان مالي مشاراليه را اثبات نمايد بدين صورت كه زوجه بايد اموال غير از تشنيات اين را به دادگاه معرفي نمايد.
مهر السمي: مطابق مواد 1078-1079-1080 قانون مدني در باب مهريه ميتواند هر چيزي را كه ماليت داشته و قابل تملك هم باشد از قبيل مال غير منقول منقول وجه نقد سكه بهار ازادي و غيره به عنوان مهر تعيين نمايند. مقدار و ميزانان با توافق طرفين معين ميشود اما مطابق قانون در هر حال مهريه بايد تا حدي كه براي طرفين رفع جهالت مينمايد معلوم باشد معلوم به اين معني كه مهريه نبايد مجهول يا غير قابل تشخيص باشد به مهري كه بدين صورت و با توافق زن و مرد در مورد نوع و جنس و مقداران تعيين و در عقدنامه قيد ميشود مهرالمسمي گفته ميشود.
مهرالمثل و مهرالمتعه: مطابق ماده 1093 قانون مدني كه بيان ميكند: هرگاه مهريه در عقد ذكر نشده باشد و شوهر قبل از نزديكي زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از ان طلاق دهد مستحق مهرالمثل است.
از اين ماده تعريف دو نوع مهريه يعني مهرالمثل و مهرالمتعه محرز ميشود از اين تعريف استنباط ميشود كه در هر دو نوع مهريه حتماً تعداد مهريه تعيين و در عقد ذكر نشده باشد ثانياً اگر شوهر قصد طلاق زن را داشته باشد و نزديكي واقع نشده باشد به زن مهريه المتعه تعلق ميگيرد و اگرپس از نزديكي طلاق دهد مهرالمثل به وي تعلق خواهد گرفت به انضمام اين كه براي تعيين مهر المتعه وضعيت مرد مطابق ماده 1094 قانون مدني از حيث توان مالي توسط كارشناس رسمي دادگستري مورد بررسي قرار ميگيرد. نكتهٔ قابل ذكر ونهايي اينكه علاوه بر موارد فوق در موارد ذيل هم زوجه مهر المثل تعلق ميگيرد:
1- در نكاح دائم مهر ذكر نشده و قبل از تراضي بر مهر معين بين انها نزديكي واقع شود.
2- اگر اختيار تعيين مهر به زن داده شده باشد زن نميتواند بيشتر از مهر المثل تعيين نمايد يعني حداكثر تعداد مهر تعيين شده توسط وي بايد مهرالمثل باشد.
3-هرگاه مهر در عقد ذكر نشده باشد و شوهران را پس از نزديكي طلاق دهد
4- در صورت جهل زن به فساد نكاح و وقوع نزديكي
5- در صورتي كه مهرالمسمي مجهول باشد يا ماليت نداشته باشد.
وكيل مهريه در اراك
وكيل خانواده لزوماً بايستي تسلّط و احاطهٔ كامل در موضوعات حقوق خانواده داشته باشد و در واقع ميتوان گفت فردي ميتواند به عنوان بهترين وكيل طلاق يا بهترين وكيل مهريه و … شناخته شود و در ميان جامعهٔ وكلا در زمينهٔ خاصي زبانزد وكيلهاي يك شهر يا كشور و يا حتي افراد جامعه قرار گيرد كه علاوه بر آشنايي و شناخت كافي نسبت به علم حقوق خانواده و فنون و شيوهٔ درست دفاع از موكّل، در به كرسي نشاندن حقوق موكل خود در دادگاه وكيل خانواده راستاي اجراي عدالت، توانا و حاذق باشد.
يكي از مواردي كه بهترين وكيل مهريه يا طلاق بايد از آن برخوردار باشد داشتن مهارت و قابليت علمي و فنّي براي انجام امر موضوع وكالت يا مشاوره است.
اشتغال به حرفه وكالت، مانند ساير مشاغل تخصصي و حرفهاي ديگر، نياز به آگاهي علمي و نيز آشنايي با مهارتهاي فنّي اين حرفه دارد. جنبهٔ علمي حرفهٔ وكالت، شامل آشنايي با مباني حقوق و مقررات موضوعه اعم از قوانين و آيين نامهها و تصويب نامهها و آراء وحدت رويه و همچنين عقايد و ديدگاههاي علماي حقوق در ارتباط با موضوع است كه با مطالعه كتب و تأليفات حقوقي حاصل ميگردد.
اين بخش از مهارتهاي حقوقي لازم براي بهترين وكيل مهريه با نيازي كه قضات دادگاه خانواده به دانش حقوقي براي امر دادرسي دارند، يكسان است و بي اطلاعي از مباني حقوق و قوانين حاكم بر دعوي موضوع وكالت يا امر موضوع مشاوره، به همان اندازه نكوهيده است كه قاضي، قانون مرتبط با دعوي مطروحه را نشناسد.
ليكن مهارتهاي فني مورد نياز بهترين وكيل مهريه با آنچه حرفهٔ قضاوت اقتضا دارد، متفاوت است. جنبه فني امر وكالت به كيفيت استفاه عملي از دانش حقوقي در تنظيم اسناد و قراردادها در روابط مردم و در جريان بروز اختلاف بين آنان براي استيفاي حقوق موكل مربوط ميگردد.
به دليل ذوجنبتين بودن وكالت، صرف داشتن دانش حقوقي براي اشتغال به اين حرفه كافي نيست و داوطلبين اين شغل، علاوه بر داشتن مدارك علمي لازم، بايد از جهت كاربردي نيز، قابليتهاي مورد نياز اين حرفه را با طي دورههاي كارآموزي كسب نمايند تا اجازه اشتغال به اين حرفه را پيدا كنند.
تقريباً در همه نظامهاي حقوقي، تأييد صلاحيت علمي و عملي وكلا با كانونهاي وكلا ميباشد و از ضوابط مشابهي براي انجام اين امر استفاده مينمايند.
در حقوق ايران نيز، طبق ماه 15 قانون وكالت مصوب 1315، اشتغال به وكالت، مانند حرفههاي پزشكي و كارشناسي، مشروط به اخذ پروانه از كانون وكلا است، ليكن ارزش اثباتي پروانهاي كه كانون وكلا براي واجدين شرايط لازم براي اشتغال به اين حرفه صادر مينمايد، تنها در اين حد است كه داشتن حداقل اطلاعات حقوقي و مهارت فني آنان را مورد تأييد قرار ميدهد، تا بدين اشتغال آنان به ارائه خدمات حقوقي مشمول عنوان تظاهر به وكالت نگردد والّا صدور پروانه وكالت به معناي تأييد مهارت فني و دانش حقوقي وكيل براي تعقيب يا دفاع از دعوي خاص نميباشد.
به عبارت ديگر بايد بين مفهوم ” صلاحيت عام وكالت “و ” مهارت علمي فني بهترين وكيل تهران” تمايز قائل شد. منظور از ” صلاحيت عام وكالت” مجموعه شرايطي است كه قانونگذار احراز آنها را براي داوطلب شغل وكالت لازم دانسته است بدون آنكه بتوان به اين شرايط، براي تعقيب هر دعوايي بر حسب تواناييهاي علمي و عملي خاصي كه دعوي مزبور اقتضا دارد، بسنده نمود و به بيان روشنتر، صلاحيت، توان بالقوه بهترين وكيل مورد نظر براي قبول وكالت است كه فعليت يافتن آن نسبت به هر مورد خاص، نياز به كسب دانش و مهارتهاي حقوقي خاص آن مورد دارد و آنچه در اين بحث، مورد نظر است، فعليت توانايي بهترين وكيل خانواده (مهريه) در انجام امر موضوع وكالت است نه صلاحيت عام وي كه اساساً از شمول اين گفتار خارج است.
هر چند قانونگذار ايران، اشتغال افراد فاقد پروانه وكالت را به ارائه خدمات حقوقي به ديگران در قالب تنظيم دادخواست، شكوائيه و لايحه دفاعيه و يا مشاوره حقوقي، جرم دانسته است، ليكن ممنوع بودن آنان از اين كار، الزاماً به معناي مسئوليت مدني آنان در مقابل مشتريان خود، بدون اثبات ورود ضرر به آنان و وجود رابطه سببيت بين ضرر وارده و تقصير ارتكابي آنان نخواهد بود.
بنابراين همواره اين فرض وجود دارد كه فردي بعنوان تظاهر به وكالت مورد تعقيب و مجازات قرار گيرد، ليكن به جهت آنكه ضرري از عمل مجرمانه او متوجه مشتري وي نشده است، مسئوليت مدني نداشته باشد.
همانگونه كه بيان گرديد، مهارت علمي و فني بهترين وكيل مهريه، به معناي ورزيدگي و داشتن تجربه كافي در تعقيب يا طرح دعوي خاص موضوع قرارداد وكالت است. بنابراين ميتوان قابليت بهترين وكيل مهريه را از اين جهت يك مفهوم نسبي دانست كه به اعتبار نوع و موضوع دعوي، قرارداد وكالت تفاوت پيدا ميكند. از باب مثال، ممكن است فردي در مسائل حقوقي به معناي اخص، اشتهار به مهارت كافي داشته باشد ليكن در مسائل كيفري يا مالياتي، اطلاعات حقوقي و مهارت لازم را فاقد باشد و چون هيچكس بهتر از خود فرد از ميزان توانايي علمي و فني خود در يك موضوع آگاهي ندارد، بنابراين، هرگاه وكيل مهريه در اراك موسسه حقوقي دادكوشا وكالت دعوي خاصي را بپذيرد يا در مقام مشاوره نسبت به موضوعي اظهار نظر نمايد، تلويحاً مدعي داشتن توانايي علمي لازم در آن موضوع شده است و چنانچه خلاف آن اثبات شود و از ضعف علمي و مهارت حقوقي او زياني متوجه اشخاص گردد، از جنبههاي گوناگون مسئول جبران خسارات وارده است.
وكيل مهريه در اراك
بديهيترين ابزار حقوقي براي توجيه مسئوليت مدني وكيلي كه ضعف علمي و فني خود را در انجام يك امر حقوقي كتمان كرده است، قاعده غرور است كه بر خلاف واقع، موكل يا طرف مشاوره خود را به داشتن اطلاعات كافي در زمينه موضوع اختلاف مغرور نموده است.
استناد به قاعده غرور براي توجيه مسئوليت مدني وكيل، در مواردي كه وي از عناوين تخصصي مانند” وكيل دعاوي حقوقي و كيفري و خانوادگي و مالياتي ” استفاده مينمايد، با سهولت بيشتري صورت ميگيرد. به همين دليل در بسياري از كشورها، استفاده از اين عناوين، مستلزم كسب مجوز از كانون وكلاي مربوطه است و طبقه بندي وكلا از جهت تخصصهاي حرفهاي بر اساس ضوابط و معيارهاي خاص، توسط كانونهاي وكلا صورت ميپذيرد.
ضرورت اين امر، در نظام حقوقي ايران نيز محسوس است؛ زيرا همانگونه كه در مورد پزشكان عنوان تخصصي آنان بايد در متن تابلو و سرنسخه هايشان قيد گردد و پزشكان عمومي از بكار بردن هر نوع عنوان تخصصي ممنوع ميباشند، به منظور جلوگيري از وقوع اشتباه ناشي از اقدامات مغرور كننده، وكلا نيز، بايد بر اساس مهارتهاي حقوقي و فني خود كه مبتني بر پايه تحصيلات و سابقه كار در رشتههاي خاصي از دعاوي است، طبقه بندي گردند ولي به هر حال حتي اگر وكيل عنوان تخصصي خاصي را نيز بكار نبرده باشد، صرف داشتن عنوان وكيل و فردي كه وابسته به جامعه حقوقدان كشور بوده و داراي اطلاعات و مهارت فني است، انتظاراتي را در جامعه نسبت به خود ايجاد مينمايد كه با انتظاراتي كه از افراد غير حرفهاي در جامعه وجود دارد، تفاوت مينمايد
به بيان ديگر همانگونه كه يك وكيل دادگستري به فرض بهترين وكيل مهريه كه موضوع بحث ماست مانند هر صاحب فن و حرفه مشابه ديگر از قبيل پزشكي و مهندسي، به اتكاء دانش و تجاربي كه كسب كرده است، براي محصول كار فكري خود ارزش والايي قائل است و به همين اعتبار نيز جامعه، براي او جايگاه ويژهاي در ميان قشرهاي مختلف مردم منظور مينمايد، متقابلاً اين انتظار را جامعه از او دارد كه انجام كار و وظايف محوله به وي در نهايت مهارت و دقت علمي و عملي صورت ميپذيرد.
گروه موسسه حقوقي دادكوشا با به خدمت گرفتن وكلاي حرفهاي و با سابقهاي كه به صورت تخصصي در حوزهٔ موضوعات حقوق خانواده فعاليت ميكنند، از اين نظر تيم قوي و كاملي دارد، جهت اطلاعات بيشتردر خصوص بهترين وكلاي مختصص امور طلاق و مهريه، شما عزيزان در صورتي كه در اين راستا نياز به گرفتن راهنمايي و مشاوره داشته باشيد با ما تماس بگيريد.
وكيل مهريه، مهريه يا صداق عبارت است از هر آنچه كه ارزش مادي و مالي داشته و نكاح اعم از دائم و منقطع به نفع زوجه به صورت عندالمطالبه يا عندالاستطاعه تعيين شده و بر زمه زوج باشد.
طبق ماده 1078 قانون مدني هر چيزي كه ماليت داشته باشه قابل تملك باشد ميتواند مهر فرار داد. مهريه ميتواند عين معين مانند خانه، ويلا، باغ، ماشين و … باشد. يا عين كلي مانند سكه طلا، مبلغي پول، منفعت مانند اجراه باشد و يا انجام عمل يا عدم انجام عمل و با حقي مادي كه ارزش مالي داشته باشد (حق تأليف، برند، علامت تجاري و سرقفلي) باشد. در كل ارزش مادي و ماليت صداق ملاك و معيار مهمي است.
وكيل مهريه در اراك
لازم به ذكر است كه پيگيري دعاوي مهريه (وكيل مهريه) و يا به اجرا انداختن پروندههاي مذكور با شرايط قانوني در گروه تهران وكيل توسط وكلاي مجرب در زمينه مذكور انجام ميشود.
دعاوي مهريه (وكيل مهريه) از جمله دعاوي است كه مالي محسوب ميشود (مالي اصلي) و براي به اجرا گذاشتن مهريه از طريق دادگاه يا به اجرا گذاشتن مهريه از طريق اجراي ثبت نيارمند ابطال تمبر مالي باشد و هم چنين طبلق قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت براي شروع و به جريان انداختن پرونده مهريه بايد 3.5 درصد ارزش خواسته به عنوان هزينه دادرسي به صندوق دادگستري واريز شود.
لازم به ذكر است كه مهريه در عقد دائم ممكن است تعيين نشده باشد. يعني مسكوت گذاشته شده باشد كه در اين صورت دادگاه با تعيين كارشناس با توجه به شرايط زوج (اوضاع مالي و اقتصادي و اجتماعي و اوضاع و احوال و شراط زوجه (تحصيلات، خانواده و …) ميزان مهريه را تعيين مينمايد و به اين نوع مهريه مهرالمثل مي گويند، اما در عقد منقطع (صيغه موقت) تعيين مهريه شرط صحت نكاح منقطع ميباشد و در صورتي كه مهريه تعيين نشده باشد عقد موقت باطل ميباشد.
همان طور كه در قانون مدني بيان شده مهريه از جمله حقوق مالي زوجه ميباشد كه به ورثه منتقل ميشود و در صورت تعيين مهريه و فوت زوجه قبل از دريافت آن مهريه به وراث قانوني حين الفوت منتقل ميشود ولو اينكه نزديكي و رابطه جنسي صورت نگرفته باشد.
اگر مهريه زوجه نفس سفر حج باشد ونه هزينه آن يعني سند حج به عنوان مهريه در نكاحنامه قيد شده باشد زوج بايد مقدمات سفر زوجه را هر زماني كه مطالبه نمايد (در صورت عندالمطالبه بودن) فراهم نمايد و زوجه نميتواند بهاي آن را درخواست نمايد هم چنين است در خصوص زوج مگر اينكه توافق بعدي زوجين مبني بر دريافت هزينه آن باشد.
در صورتي كه در سند ازدواج ارزش ريالي سكه طلا يا مقداري طلا يا هر عين معين ديگري نيز قيد شود تعيين كننده ارزش مهريه در زمان عقد ميباشد و زوجه در زمان مطالبه و دريافت مهريه مستحق عين مهريه به قيمت روز ميباشد، ممكن است براي برخي اين سؤال پيش بيايد كه مهر السنت چيست و مقدار آن چه قدر است؟ مهرالسند مهريه حضرت فاطمه ميباشد كه مقدار آن پانصد درهم نقره يعني معادل دويست و شصت و دو مثقال و نيم پول نقره مسكوك به مثقال است.
طرفين عقد نكاح يعني زوج و زوجه براي تعيين ميزان مهريه محدوديتي ندارند منتها هرگاه مهريه در زمان وقوع عقد تا 110 عدد سكه تمام بهار آزادي (يا طبق تحرير برخي اسناد نكاحيه يك بهار آزادي) باشد، وصول و دريافت آن مشمول ماده 3 قانون نحوه اجراي محكوميتهاي مالي مصوب (1394) (حبس بدهكار) است ولي اگر ميزان مهريه بيشتر از اين مقدار باشد مطالبه مقدار مازاد بر 110 عدد سكه منوط به اثبات توانايي و ملائت زوج توسط زوجه ميباشد (ماده 22 قانون حمايت خانواده) كه مطابق با نظريه مشورتي اداره حقوقي قوه قضاييه وصول و دريافت مازاد بر 110 سكه توسط زوجه منوط به معرفي مال از زوج بوده و زوج بابت مبلغ مازاد حبس نخواهد داشت.
بر خلاف تصور بسياري از مردم ممكن است مهريه بعد انعقاد و وقوع عقد نكاح تعيين شود و حتي امكان تغيير مهريه بعد از عقد (افزايش يا كاهش) صحيح بوده و دليلي مبني بر بطلان اين عمل وجود ندارد هرچند اين مورد امري اختلافي است و طبق نظريه مشورتي شماره 7106/7 مورخ 16/8/1380 افزودن بر ميزان مهريه پس از نكاح عنوان مهريه ندارد و تابع احكام آن نيست يعني اگر زوج و زوجه قصد افزايش و زياد كردن مهريه بعد از عقد و تعيين اوليه مهريه را داشته باشند تحت عنوان مهريه امكان افزايش وجود ندارد و اين تملك بعدي قالبي غير از مهريه خواهد داشت.
زن به محض وقوع عقد نكاح مالك تمام مهريه ميشود و طبق ماده 1082 قانون مدني جايز است كه هرگونه تصرفي نسبت به آن بنمايد ولي تا قبل از وقوع نزديكي، مالكيت زن بر نصف مشاع مهريه متزلزل بوده و با وقوع نزديكي مستقر ميشود، البته لازم به ذكر است كه تا زماني كه طلاق صورت نگرفته مهريه زوجه باكره نصف نميشود. و در صورتي كه طلاق قبل از نزديكي اتفاق بيفتد مهريه دختره باكره نصف ميشود. هم چنين زوجه باكره تا زماني كه دوشيزه ميباشد و مهريه به او تسليم شده ميتواند از انجام وظايف زناشويي امتناع نمايد و طبق ماده 1085 قانون مدني اين امتناع مسقط حق نفقه او نميباشد مگر اينكه مهريه زوجه صورت عندالاستطاعه تعيين شده باشد كه در اين صورت علي الاصول نبايد براي زوجه باكره حق حبسي قائل شد چرا كه شرايط ايجاد حق حبس حال بودن و قابل مطالبه بودن دين ميباشد. ولي اين حالت را نبايد با حالتي مقايسه نمود كه دادگاه مهريه عندالمطالبه را به علت اعسار زوج تقسيط نموده و يا مهلت عادله قرارداده چرا كه در اين صورت زوجه باكره هم چنان حق حبس را دارا ميباشد.
در گروه موسسه حقوقي دادكوشا متخصص در پروندههاي خانواده با تجربه كافي در جهت احقاق حقوق افراد تلاش خود را انجام ميدهند هم چنين لازم به ذكر است كه در خصوص پروندههاي خود قبل از انجام مشاوره حقوقي هيچ گونه اقدامي شايسته عملي شدن نيست.